جزئیاتی درباره وحید هاشمیان که احتمالا نشنیدهاید | سرمربی جدید پرسپولیس با درویش و باند داخل تیم چه خواهد کرد؟

رویداد۲۴ | گروه ورزشی- بسیاری از همبازیان سابق هاشمیان، وقتی صحبت از ویژگیهای اخلاقی او به میان میآید، از صداقت و انضباطش میگویند. آنها بر این باورند که سالها حضور او در بوندسلیگا، هاشمیان را با خصایص حرفهای فوتبال آلمان آشنا و منضبط کرده است. یکی از آنها حتی گفته: «وحید، یک آلمانی است که فارسی حرف میزند.»
مغرور نیستم، اما از همه بهترم!
مطالعهی فراوان، تلاش برای دریافت بالاترین مدارک مربیگری، و حضور در دورههای آموزشی بایرن مونیخ در کنار پپ گواردیولا، از جمله نقاط قوت اوست که هواداران پرسپولیس را امیدوار کرده. اما از سوی دیگر، نداشتن تجربهی هدایت یک تیم بزرگ میتواند به پاشنه آشیل او تبدیل شود.
هاشمیان ابعاد شخصیتی کمتر دیدهشدهای هم دارد؛ ویژگیهایی که باعث شد در اوایل دهه ۸۰ از تیم ملی کنارهگیری کند، با مارک ویلموتس کنار نیاید و با دراگان اسکوچیچ دچار چالش شود. خصوصیاتی که باعث شد در یکی از معدود مصاحبههایش با قاطعیت بگوید: «من همه کارها را در مقایسه با مدیران، مربیان و حتی وزارت ورزش، بهتر انجام میدهم. مغرور نیستم، اما هیچکدام از اینها توانایی انجام کارهای من را در هیچ زمینه فوتبالی ندارند. من سالم زندگی میکنم و پشتم مدیران بیلیاقت نیستند.»
قهر از تیم ملی به خاطر علی دایی؟
وحید هاشمیان یکی از معدود ستارههای فوتبال ایران است که بدون عضویت در سرخابیهای پایتخت، لژیونر شد و با درخشش در تیم پاس تهران فوتبال اروپا و به بوندسلیگا راه یافت. هرچند از بازیهای آسیایی ۱۹۹۸ بانکوک به تیم ملی دعوت شده بود، اما در جریان مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ ناگهان از تیم ملی قهر کرد. آن زمان، شایعاتی درباره اختلافش با علی دایی مطرح شد، اما خود هاشمیان بعدها این موضوع را تکذیب کرد.. هاشمیان تا سال ۲۰۰۴ و کوران انتخابی جام جهانی ۲۰۰۶ نپذیرفت که به تیم ملی برگردد تا زمانی که محمد دادکان، رئیس وقت فدراسیون فوتبال، او را متقاعد به بازگشت کرد. گل او به ژاپن در دیداری بهیادماندنی در استادیوم آزادی، نشان داد که چرا بازگشتش اهمیت داشت. با این حال، این رفتوبرگشتها نمایانگر روحیه خاص هاشمیان بود؛ روحیهای که کار با او را برای مدیران و مربیان کمی دشوار میکرد—و بعدها در عرصه مربیگری نیز پررنگتر شد.
سایه ویلموتسگیت روی سر وحید
هاشمیان تمام مدارج مربیگری را طی کرده و به لحاظ تئوریک یکی از باسوادترین مربیان فوتبال ایران بهحساب میآید. با این وجود، او فقط سابقهی مربیگری در یک تیم دسته پنجمی آلمان را دارد؛ به همین دلیل نمیتوان با اطمینان گفت نظریههای فوتبالیاش در عمل چقدر موفق خواهند بود، مخصوصاً در لیگ عجیبی مثل ایران.
بیشتر بخوانید: چرا استقلال نمیتواند سرمربی انتخاب کند؟ | جویباری و تاجرنیا نه! این چهار جبهه تصمیم نهایی را میگیرند
در خرداد ۱۳۹۸، او به عنوان دستیار مارک ویلموتس_ که در آن مقطع به تازگی هدایت تیم ملی ایران را برای حضور در انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ برعهده گرفته بود_منصوب شد. ویلموتس مدت زیادی در فوتبال ایران دوام نیاورد و پس از پرونده پرحاشیهی «ویلموتسگیت»، تیم را ترک کرد. در آن مقطع، قرارداد ضعیف هاشمیان و اوضاع نابسامان فدراسیون، شرایط را برای موفقیت او بسیار دشوار کرد.
دراگان و وحید؛ کارد و پنیر!
با انتخاب دراگان اسکوچیچ بهعنوان سرمربی تیم ملی، هاشمیان در سمت خود ابقا شد و با انتخاب شهاب الدین عزیزیخادم، قراردادی آبرومندانه با او امضا شد. در عمل، دوران حضور هاشمیان در تیم ملی در کنار اسکوچیچ، مهمترین تجربه مربیگری او در سطح بالا بهحساب میآید.
با این حال، خیلی زود مشخص شد که همکاری بین این دو دوام ندارد و دراگان و هاشمیان با هم نمیسازند. منابع نزدیک به تیم ملی در آن زمان به خبرنگار رویداد۲۴ گفتند: «دراگان و وحید مثل کارد و پنیر بودند. هاشمیان که سابقهای درخشانتر از اسکوچیچ در دوران بازیگری داشت، نمیپذیرفت یک مربی خارجی با رزومهای متوسط برایش تعیین تکلیف کند. دراگان نیز که این نارضایتی را حس کرده بود، مدام تلاش میکرد نزد مدیران فدراسیون زیرآب وحید را بزند تا جایگاهش را سست کند.» حتی گزارشهایی وجود دارد که اسکوچیچ در چند نوبت، هاشمیان را در حضور سایر دستیارانش تحقیر کرده بود.
نه میبخشم، نه فراموش میکنم
بعد از برکناری غیرقانونی رئیس وقت فدراسیون و بازگشت مهدی تاج و انتخاب مجدد کارلوس کیروش، دوران همکاری هاشمیان با تیم ملی پایان یافت—پایانی که با عصبانیت و اعتراض شدید او همراه شد. هاشمیان در مصاحبهای، با حمله به تاج بهشدت از «خیانت» به فوتبال ایران و کادری که تیم ملی را به جام جهانی رسانده بود، انتقاد کرد و گفت: «آقای تاج! من سه سال و نیم خالصانه کار کردم. دو سال طول کشید تا حقوقم بابت قرارداد فاجعهبار سرمربی قبلی پرداخت شود، ولی کارم را ترک نکردم. آقای تاج شما این همه مهمان به جام جهانی بردید، ولی از کریم باقری، وحید هاشمیان، قربانعلیپور، خانبان و حتی مترجم تیم آقای هدایتی که ارکان صعود این تیم بودند را به قطر دعوت نکردید؟»
او با لحن تند و گلایهآمیز ادامه داد: «اگر تیم ملی ایران در بحرین موفق به صعود نمیشد، که نتیجه آن قرارداد ناموفق بود، آیا شما میتوانستید دوباره رئیس فدراسیون شوید؟ حالا پاداش تلاش ما را اینگونه میدهید؟ من این اتفاق را نه میبخشم و نه فراموش میکنم.»
هاشمیان با درویش و باند پرسپولیس کنار میآید؟
کسانی که سابقه همکاری با هاشمیان را دارند، او را فردی سختگیر و انعطافناپذیر توصیف میکنند. خودش هم بارها گفته که بههیچوجه حاضر نیست از اصولش کوتاه بیاید. حال، در فضای پیچیده فوتبال ایران، این پرسش مطرح میشود: آیا او میتواند با مدیران باشگاه، همکاران کادر فنی، و باندهای درون تیم پرسپولیس کنار بیاید؟
فوتبال ایران مملو از اتفاقات غیرقابل پیشبینی است که با استانداردهای فوتبال اروپا زمین تا آسمان متفاوت است. ممکن است روزی سر تمرین حاضر شود و بفهمد محل تمرین تغییر کرده یا بازیکنی به تیم اضافه شده که بدون هماهنگی با سرمربی، توسط مدیر باشگاه جذب شده است. اینها تازه مسائل عادی فوتبال ایران است و گرنه اتفاقات پشت پردهای وجود دارد که هر تازهواردی را میخکوب میکند.
هاشمیان لزوماً با این فضا بیگانه نیست، اما مسئله کلیدی، نحوه تعامل او با این شرایط است. او باید با درویش، مدیرعامل باشگاه، تعامل کند؛ با هواداران پرنفوذ و متمولی که گاه در تصمیمگیریها دخالت میکنند کنار بیاید؛ با پیشکسوتان منتقد و بیرون گود مانده پرسپولیس کلنجار برود؛ و با باندهایی که میان برخی بازیکنان شکل گرفته، مدارا کند.
اگر قرار باشد هاشمیان با همان رویکرد گذشته وارد میدان شود—رویکردی که منجر به قهر از تیم ملی شد، اختلاف با اسکوچیچ را رقم زد و سبب شد او همه مدیران فوتبال ایران را «بیلیاقت» بخواند—در آن صورت، مأموریتش در پرسپولیس حتی از کار در معدن هم سختتر خواهد بود.

